نادر قلی پسر امام قلی مردی از قبیله ی افشار و اهل خراسان افغانستان بوده در ابیورد تولد و به مالداری و پوستین دوزی گذران می کرد. ترکتازان ازبک او را در جوانی به اسیری بردند. و او در عودت به وطن داخل ملازمت حاکم محلی ابیورد گردیده، پس از فوت حاکم از طرف ملک محمود سیستانی حکم دار خود مختار ولایت طوس به حکومت ابیورد مقرر شد، نادر در جنگی که به حیث افسر نظامی ملک محمود، دشمنان مهاجم ازبکی او را منهزم نمود، شهرت زیادی حاصل و بعد از کمی طرف عداوت ملک محمود قرار گرفت.لهذا نادر فرار و با یک عده از رفقای خود، به راهزنی مشغول ، و بعدها به قلعه قلات حمله و آنرا تسخیر نمود.
نادر پس از این مردی دارای عده و قوت کافی شده به شهر نیشابور حمله و آنرا اشغال کرد، و خود را به حیث یکنفر هوا خواه شاه طهماسب صفوی معرفی نمود. نادر به این پیشرفتها اکتفا نمی کرد زیرا مردی بزرگ و پر مدعا بود. پس به فرض استیلاء بر ملک محمود و تمام ولایت طوس بر شهر مشهد هجوم و آنه می خواست حاصل نمود طهماسب صفوی البته او را منصب سپه سالاری داد و نادر بعد از طی جنگهای مکرر ، شاه اشرف افغان و رجعت او به افغانستان ، قوای ترک را در همدان شکست ، عراق و آذرباییجان را مسترد، و طهماسب را خلع و بنام پسرش عباس زمام دولت فارس را رسما به دست گرفت.
نادر در جنگهای مکرر ترکها را شکست داده و تمام اراضی از دست رفته ی فارس را مسترد و هم به واسطه ی مذاکره و معاهده سواحل خزر و باکو، و دربند را از دولت روسیه پس گرفت. نادر در سال ۱۱۴۸ هجری رسم تاجگذاری کرد. نادرشاه قبلا در سال ۱۱۴۴ هجری شهر و ولایت هرات را در طی یک رشته جنگها و شکستهای سختی ، از سلسله حکمدار محلی ابدالیه گرفته بود. در سال ۱۱۵۰ ، ولایت بلخ را نیز به واقعه سوقیات پسر دلاور خود رضا قلی از دست تسلط از جنگهای ماوراء النهر کشیده، و خود بعد از یکسال رزم شهر قندهار را از تصرف شاه حسین هوتکی خارج و بدبختانه تخریب کرد. در سال ۱۱۵۱ هجری (۱۷۳۷میلادی) از راه کابل به مملکت هندوستان وارد شده تا دهلی رسید. و محمد شاه هندی به وی تسلیم و خزائن بی شمار خود منجمله تخت طاووس، الماس کوه نور را برایش تحویل داد. نادرشاه افشار بعد از فتح هند به افغانستان مراجعت نموده به غرض تسخیر ماوراءالنهر جیحون را عبور کرد. امیر ازبک چاره ای جز تسلیم نداشت، نادرشاه دختر او را برای پسر خود گرفته به استقامت ولایت خوارزم حرکت نمود، حکمدار تورانی خوارزم کشته شده، و آن ولایت مجددا به قلمرو نادرشاه الحاق شد. به این ترتیب نادرشاه افشار خراسانی در طی چند سال، دولت بزرگی مرکب از افغانستان، ماوراءالنهر، فارس و هندوستان تشکیل و پایتخت خود را در شهر مشهد قرار داد.
نادرشاه افشار خراسانی دارای عقل و عزم قوی بود و یکی از رجال مشهور تاریخی خراسان زمین به حساب می رود. نادر بعد از اشغال هرات و قندهار، حس همدردی و محبت اهالی خراسان را به محبت و مدارا جلب، و قشون ۱۶ هزار نفری طوائف ابدالی و غلجائی افغانستان را تشکیل و در اردوی خویش مقام اول را به ایشان گذاشت. سراداران افغانی هم، به حیث افسران نظامی و حکام کشوری او داخل کار شدند، که از آن جمله احمد خان سدوزایی، یکی از سران قبیله پشتونهای ابدالی ( احمد شاه بابا ) و نور محمد خان میر افغان می باشند . سران و سپاه افغانی نیز در تمام محاربات و فتوحات نادرشاه شریک بودند. بعد از مرگ نادر حرم او را از تاراج سپاه ایران و فرزندان او را در برابر مردم ایران مدافعه نمودند. اما نادرشاه با سران سپاه قزلباش ایران اعتماد و نظر خوبی نداشت. و با ایشان با خشونت و سختی رفتار می نمود. مخصوصا از وقتی که به تاثیر یک سوء تفاهم، پسر رشید خویش رضا قلی میرزا را کور کرده و خود نادم و عصبی گردیده بود. سپس ملت فارس از این همه ظلم و خشونت اخیر عمر نادرشاه به ستوه آمده، در شیروان ، تبریز و استرآباد یکی پس از دیگری سر به شورش برداشتند. و هم بالاخره خود او را هفتاد نفر از منصبداران قزلباش و قجر و افشار در سال ۱۱۶۰ هجری در حدود قوچان به قتل رسانیدند و به این صورت امپراطوری بزرگ او از هم پاشیده شد. قبر نادرشاه افشار در حال حاضر در نزدیکی قبر هشتم شیعیان در مشهد- ایران واقع می باشد.