بحران کرونا بر نهادها، اقتصاد و سیستمها از جمله آموزش به روشهای بیسابقه تأثیر گذاشته است. مسوولان مکاتب و دانشگاهها گفتند که «اجازه نمیدهند همهگیری در یادگیری تأثیر بگذارد»، اما زمان آن است که به فلسفه آموزش تکاملیافته برای کودکان بیندیشیم تا آنها یاد بگیرند و درک بهتری داشته باشند و رهبران آینده شوند. دولت در حال برنامهریزی برای معرفی «بهداشت و بهداشت» در برنامه درسی مکاتب برای مبارزه با ویروس سریع منتقلکننده است. اگرچه این یک حرکت عالی برای ایجاد رفتارهای عادی در کودکان مانند حفظ بهداشت است، اما مطمیناً کافی نیست.
۱. تصویر بزرگتر از یادگیری
فلسفه تعلیم و تربیت فعلی متمرکز بر این نیست که کودکان بفهمند جهان چگونه با بافتن یک شبکه پیچیده، وابستهگی مشترک ما انسانها به انسانها، حیوانات و طبیعت دیگر کار میکند و به کودک امکان نمیدهد تا تأثیر ایجاد شده را ارزیابی کند. به عنوان مثال، سوالات متداولی که کودک در مضمون تاریخ میخواند، این است: «چه کسی چه کسی را ترور کرده است؟، جنگ در چه سالی اتفاق افتاد؟» و بسیاری از سوالات عینی و واقعی دیگر؛ اما اکنون وقت آن است که جداول را برگردانید.
چرا اشراف کارهایی را که انجام داده، انجام داده است؟ آیا این اقدامات برای رفاه حال مردم است یا به دلایل خودخواهانه؟ چه تاثیری ایجاد کرده است؟ اگر این واقعه هرگز اتفاق نیفتد، چگونه خواهد بود؟ برای کودکان مهم است که روش خود را برای رشد شخصیت تفسیر کنند. اگر سیستم تعلیم و تربیت باعث ایجاد عینیت شود، کودک چگونه میتواند درکها و روشهای مختلفی را که میتوان فکر کرد، درک کند؟ بحث موضوعی به کودک در ارزیابی موقعیتها، جهان، مردم، ایدهها، تفکر انتقادی و شناسایی ارزشهای شخصی کمک میکند. بحث باید در صنف تبدیل به یک فرهنگ شود.
میتوان گفت، توسعه توانایی حل مسایل ریاضی در میان کودکان از اهمیت بالاتری برخوردار است، اما در سیستم آموزشی فعلی، حل مساله یک توانایی یا طرز فکر نیست، بلکه یک فرایند بازی با اعداد روی کاغذ است. برخی دیگر ممکن است بگویند علم همان چیزی است که کودک برای تعالی در زندهگی برای تحصیل نیاز دارد. آیا میتوانید تصور کنید جهانی بدون فناوری و ارزشهای فراموش شده از فناوری رونق بگیرد؟ مثل این است که یک وعده غذایی را با بیست ظرف به یک شخص پیشنهاد دهید و مجبور کردن شخص به خوردن فقط دو تا از آنها. در وهله اول چرا باید یک وعده غذایی با بیست غذا ارایه دهیم؟ برای اینکه به جهانیان نشان دهیم ما (بزرگسالان) چهقدر سخاوتمند هستیم؟ این کشور به شدت به یادگیری چندرشتهای و جامع نیاز دارد. با اتخاذ چنین فلسفهای در آموزش، ما نه تنها افراد را آگاه میکنیم که چه چیزی در اطرافشان اتفاق میافتد، بلکه میتوانند بفهمند که چه تأثیری میتوانند در جهان ایجاد کنند.
۲. نه عنوان، بلکه اقدامات
وقتی از کودکی میپرسید که چه چیزی میخواهد به عنوان پاسخهای معمول در هند تبدیل شود، پزشک، خلبان، بازیگر، دانشمند و معلم خواهد بود. البته پاسخها عناوین محدودی است که ما آنها را با آنها آشنا کردیم و آنها مجبور شدند یکی را از استخر انتخاب کنند. وقتی بزرگ میشوند، با عناوین بیشتری آشنا میشوند: تحلیلگر تجارت، مدیر عامل، مدیر، فضانورد و موارد دیگر. اما ما روی کودکان تأثیر میگذاریم تا خود را با هدف نهایی و نه روند کار پیوند دهند. ما کودکان را به جای کارهایی که مجبور به انجام آن هستند، متصل به حقوق میکنیم.
در عصر کرونا، کاهش سرعت اثر کاربنی که ایجاد میکنیم، مهم است. سرمایهداران ثروتمندتر میشوند و از منابع به گونهای استفاده میکنند که گویی فردایی وجود ندارد و مردمی که برای آنها کار میکنند، با پول و عناوین جذب میشوند. وسواس در مورد عناوین و فیش حقوقی تنها، باعث میشود که مردم حتا برای سرمایهداران قدرتمند کار نکنند. وقتی همه بخواهند برای آن چند سرمایهدار کار کنند، دیگر هیچ دنیای بهتر نخواهیم داشت؛ ما فقط یک دنیای مشخص و آشفته خواهیم داشت.
بهترین راه برای مقابله با این کار، این است که به کودکان بیاموزید که فرایند را به جای هدف نهایی دوست داشته باشند و درک کنند که ما نه برای این عنوان تلاش میکنیم، بلکه زندهگی را با شور و شوق برای ایجاد یا کمک به کسی دوست داریم. او چنین دنیایی را تصور میکند. اگر میخواهید رمزگذار شوید، مطمین شوید کدگذاری کاری است که دوست دارید انجام دهید. عاشق اعمال شوید، خواه حفاظت از حیوانات باشد، خواه مبارزه با تغییرات آب و هوایی. فرد سرانجام راهی پیدا میکند کارهایی را که دوست دارد، به دست آورد. مبارزه با تغییرات آب و هوایی، میتواند فرد را به عنوان یک فعال اجتماعی یا یک محقق یا دانشمند شاغل در قطب جنوب تبدیل کند. امکانات بیپایان وجود دارد، اما این غیرت است که انسان را خوشحال خواهد کرد. این خوشبختی است که مردم را به کار مولد و شاید حتا بدون استفاده از منابع زیادی که در اختیار داریم، با کار برای چند سرمایهدار قدرتمند منفرد که تنها انگیزه آنها افزایش قیمت سهامشان است، سوق میدهد. با اولویت دادن به اشتیاق نسبت به عناوین، ممکن است عناوینی بیابیم که هرگز وجود نداشتهاند؛ مشاغلی که میتوانند جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند.
ما اغلب میخواهیم فرزندانمان بهتر از ما، آشنایان و دیگران در سنوسال خود عمل کنند. تعقیب برای پیوستن به باشگاه، بهتر است. وقتی یک نفر به باشگاهی بهتر پیوست، همیشه باشگاه دیگری بهتر از باشگاه بهتر وجود دارد. یک کودک میخواهد بخشی از باشگاه بهتر باشد، زیرا این چیزی است که همه میدانند. ما به عنوان بزرگسالان فقط به آنها نشان میدهیم که چه چیزی بهتر از آنها است که از آنها در یک پیله محافظت کرده و چشمهایشان را ببندند. با اجازه دادن به آنها که ببینند درد و رنج در دنیا چگونه است، ما میتوانیم همدلی را در میان کودکانی که یادگیری ادراک را دارند، ایجاد کنیم. هرکسی که درک میکند، ممکن است یک رهبر نشود، اما هر رهبر باید دنیای اطراف خود را درک کند. فلسفه آموزش بهتر برای دنیای بهتر بعد از کرونا یک ضرورت است. بحران کرونا فرصتی است برای «بهداشت فکر»!
محمدزمان سیرت