تاريخ تولد روزنامه در افغانستان با تاريخ تجدد در اين كشور همزمان است.
سرآغاز تجدد و نوگرايي در افغانستان به دوران حكومت امير شيرعلي خان در سال ۱۸۶۳ ميلادي باز مي گردد و گفته مي شود كه تا قبل از اين تاريخ ، تجدد طلبي بايد و شايدي در كشور وجود نداشته است.
درست در همين دوره است كه نخستين نشريهي رسمي تاريخ افغانستان به مرحلهي انتشار رسيد و به عنوان نقطهي آغاز تاريخ روزنامه نگاري در افغانستان مورد توجه مورخان قرار گرفت.
اين جريده كه در سال ۱۸۷۵ ميلادي برابر با سال ۱۲۵۳ شمسي خورشيدي تحت عنوان” شمس النهار” منتشر شد مسئوليت آن را ميرزا عبدالعلي خان ( رئيس نخستين مطبعهي ليتوگرافي در افغانستان) بر عهده داشت. شمس النهار در شانزده صفحه و ظاهرا در ماه دو يا سه مرتبه منتشر مي گرديد و مقالات آن عمدتا توسط يكي از رجال فرهنگي آن روزگار افغانستان به نام عبدالقادر پيشاوري نگاشته مي شده كه اين فرد منشي امير شيرعلي خان نيز بوده است. علاوه بر عبدالقادر پيشاوري چند مترجم نيز در هيات تحريريهي اين نشريه حضور داشتند كه به ترجمهي اخبار و متون خارجي مي پرداختند و ظاهرا اين مترجمان، اولين پيشگامان تاريخ ترجمه در افغانستان محسوب مي شوند.
امير شيرعلي خان تا جايي كه برايش مقدوربود از شمس النهار حمايت كرد ، لكن بعد از مدتي در گذشت و پسرش محمد يعقوب به جايش نشست و چندان هم دوام نياورد و انگليسي ها هم با حمايت از امير عبدالرحمن خان او را به مسند نشاندند و شمس النهار هم ديگر منتشر نشد. روي كار شدن عبدالرحمن خان در آن برهه از تاريخ افغانستان همهي برنامه هاي نوگرايانه اي كه امير شيرعلي خان آغاز كرده بود را متوقف كرد و دوراني از خفقان و تصفيه هاي قومي و نژادي در كشور آغاز شد كه آثار منفي بسياري را از خود در تاريخ افغانستان برجاي گذاشت.
امير عبدالرحمان خان در اكتبر سال ۱۹۰۱ ميلادي درگذشت و وليعهد او امير حبيب الله خان در كابل به قدرت رسيد، لكن حبيب الله خان برخلاف پدرش چندان به فرهنگ و نوآوري بي توجه نبود. حبيب الله خان در آوان حكومت خود مسافرتي به هند داشت و در آن جا تحت تاثير پيشرفت هاي آن سرزمين قرار گرفت و به تجدد و نوگرايي گرايش پيدا كرد و به محض بازگشت از هند اولين ليسه ( دبيرستان) مدرن افغانستان را تاسيس كرد و آن را حبيبيه نام نهاد. مدرسه اي كه در سال هاي بعد محصلان شاغل در آن به نخستين مناديان مشروطيت و اصلاح طلبي در افغانستان تبديل شدند.
مورخان ، دوران حكومت حبيب الله خان را دوران شكل گيري مطبوعات نوين در افغانستان نام گذاري كرده اند و دليل اصلي اين نامگذاري را مي توان در انتشار نخستين نشريهي مدرن و نوين تاريخ افغانستان يعني ” سراج الاخبار” عنوان كرد.
سراج الاخبار در دوران حبيب الله خان در دو مرحله منتشر شد. در مرحلهي اول كه نشر آن در سال ۱۲۸۴ شمسي بود، فقط به يك شماره محدود ماند و مسئوليت آن را عبدالرئوف قندهاري بر عهده داشت.
مرحلهي دوم انتشار سراج الاخبار شش سال بعد در تاريخ ۱۲ ميزان ( مهر) ۱۲۹۰ شمسي منتشر شد كه مسئوليت آن را محمود طرزي برعهده داشت . سراج الاخبار در هر پانزده روز يك بار منتشر مي شد ونقش مهمي در شكل گيري تجدد در افغانستان آن دوره دارد. محمود طرزي درسراج الاخبار براي اولين بار انديشه هاي نوين تجدد طلبانه را منتشر كرد و براي نخستين بار در اين دوره شيوه هاي نوين ادبي، رمان و رمان نويسي در كشور در سراج الاخبار منعكس شد. حتي براي اين كار، طرزي خود چند رمان از ژول ورن نويسندهي نامدار فرانسوي را به زبان فارسي دري افغانستاني ترجمه كرد . سراج الاخبار در آن دوره تنها رسانه اي بود كه اخبار جنگ جهاني را در افغانستان منتشر مي كرد و بسياري از اصطلاحات سياسي و فرهنگي جديد نيز توسط سراج الاخبار وارد جامعه شدند.
از اين رو محمود طرزي را پيشاهنگ ادبيات نوين و پدر ژورناليسم افغانستان لقب داده اند. البته سواي از طرزي نويسندگان ديگري نيز در سراج الاخبار قلم مي زدند كه از جملهي آن ها مي توان به عبدالهادي داوودي، عبدالرحمن لودين، عبدالغني مستغني و … اشاره كرد كه در واقع از نسل اول روزنامه نگاران معاصر افغانستان به شمار مي روند.
از منظر محتوايي سراج الاخبار يكي از رسانه هايي بود كه افكار ملي گرايانه را با انديشه هاي پان اسلاميستي منعكس مي كرد و از گرايشاتي ضد انگليسي برخوردار بود كه البته اين امر ناشي از تاثيراتي بود كه طرزي از آراء و انديشه هاي سيد جمال الدين اسد آبادي گرفته بود چرا كه وي مدت زماني را در استانبول در محضر سيد گذرانده بود و در واقع اين مسئله را مي توان به عنوان بازتاب انديشه هاي سيد جمال الدين در افغانستان مطرح كرد.
در واقع ضديت با انگليس باعث شد كه انگليسي ها حبيب الله خان را تحت فشار گرفته و در نهايت حبيب الله خان دستور توقف انتشار سراج الاخبار را صادر كرد و انتشارنشريه بعد از هشت سال فعاليت ممنوع اعلام شد.
هر چند سراج الاخبار توقيف شد لكن اين نشريه به يكي از مراكز ترويج مشروطه خواهي در افغانستان تبديل شده بود و در شكل گيري جنبش مشروطيت دوم و استرداد استقلال افغانستان از انگلستان تاثيري به سزا و غير قابل انكاري داشت.
امير حبيب الله خان در سال ۱۹۱۹ ميلادي در جلال آباد به قتل رسيد و فرزند سومش امان الله خان پس از مدتي به قدرت رسيد. امان الله خان از جملهي معدود درباريان مشروطه خواه به شمار مي رفت كه در سايهي ارتباط با اشخاصي مانند طرزي و ديگر مشروطه خواهان به مشروطه خواهي و تجددگرايي متمايل شده بود.
روي كار آمدن امان الله در تاريخ تجدد و اصلاح طلبي افغانستان يك نقطهي عطف به شمار مي رود و روزنامه نگاري در افغانستان در اين دوره بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. كساني مانند محمود طرزي در حكومت اماني تقرب يافتند و طرزي چند سال به عنوان وزير خارجهي افغانستان مشغول به خدمت بود.
تلاش هاي محمود طرزي نتايج بسياري را در پي داشت و بعد از سراج الاخبار نشريات جديدي به وجود آمدند كه از جملهي آن ها مي توان به ارشاد النسوان ( اولين مجلهي زنان افغانستان در دوران معاصر) اشاره كرد. نشريه اي كه زير نظر ملكه ثريا همسر امان الله خان منتشر مي شد و مسئوليت آن را اسماء رسميه همسر محمود طرزي و سردبيري آن را روح افزاء ( دخترمحمد زمان خان خازن الملك ) بر عهده داشتند. محتواي اين نشريه را مطالبي در مورد اخبار زنان، هنرهاي خانه داري، آشپزي، خياطي،آداب معاشرت براي زنان و… تشكيل مي دادند و در واقع اولين رسانهي مخصوص زنان در تاريخ افغانستان به شمار مي رود.
از ديگر نشريات دوران امان الله خان مي توان به:
۱- سراج الاطفال ( اولين نشريهي كودكان افغانستان) كه به طور ضميمه در كنار سراج الاخبار منتشر مي شد.
۲- امان افغان ( با مسئوليت عبدالهادي داوودي)
۳- ستارهي افغان ( با مديريت مير غلام محمد غبار مورخ معروف)
۴- پشتون ژغ ( نشريه اي به زبان پشتو با مديريت فيض محمد ناصري)
۵- انيس ( با مديريت مرحوم محي الدين انيس در سال ۱۳۰۶ شمسي )
۶- اردو( نشريهي مسائل نظامي با مديريت عبدالطيف خان غند مشر)
۷- اتحاد بغلان (به سال ۱۳۰۱ در بغلان و به دوزبان فارسي و پشتو منتشر مي شد)
۸- بدر (به سال۱۲۹۹ شمسي در مزار شريف به دو زبان فارسي و پشتو منتشر مي شد)
غیر از نشريات فوق كه در كابل منتشر مي شدند نشرياتي ديگري نيز بودند كه در ديگر ولايات منتشر مي شدند كه از جملهي آن ها مي توان به اتفاق اسلام با مديريت مرحوم صلاح الدين سلجوقي كه در هرات منتشر مي شد و يا نشريات ديگري مانند اتحاد مشرقي كه برهان الدين خشككي آن را در ننگرهار منشتر مي كرد و يا طلوع افغان كه در قندهار توسط عبدالعزيز خان و پوهاند عبدالحي حبيبي منتشر مي شد.
در دوران امان الله خان نخستين نظام نامهي مطبوعات افغانستان به وجود آمد و در قانون اساسي بندهايي نيز به مسئلهي مطبوعات اختصاص يافت كه از جملهي آن ها مي توان به بند يازدهم قانون اساسي اشاره كرد كه اين بند حق انتشار نشريه را در افغانستان به دولت افغانستان و اتباع آن محدود مي كند و به دولت افغانستان اين اجازه را مي دهد كه نشريات خارجي كه به افغانستان وارد مي شوند را تنظيم و يا سانسور نمايد.
از ديگر اقدامات امان الله خان در راستاي سامان دهي اوضاع مطبوعات كشور را مي توان در تاسيس رياست مستقل مطبوعات مشاهده كرد كه رياست آن را صلاح الدين سلجوقي بر عهده داشت كه اين رياست بعدها در سال ۱۳۴۳ شمسي در دوران محمد ظاهر شاه به وزارت مطبوعات تبديل شد. در همين سال قانون مطبوعات افغانستان به تصويب مجلس شوراي ملي افغانستان رسيد.
در سال ۱۳۴۶ كه كابينهي جديد در سلطنت محمد ظاهر شاه تشكيل شد، فضاي بازتري براي مطبوعات كشور به وجود آمد كه به افزايش تعداد و تيراژ مطبوعات در كشور منجر شد و دراين برهه نشريات جديدي مانند هيواد (۱۳۳۸ شمسي به زبان پشتون، کابل تایمز (۱۳۴۱ شمسی به زبان انگلیسی ) و…به عنوان نشریات معتبری که تاکنون مشغول به فعالیت هستند ، متعلق به همین دوره می باشند.
از اين سال به بعد تا سالي كه كشور توسط نيروهاي چپ گراي وابسته به شوروي قبضه شد تحول به خصوص ديگري در عرصهي مطبوعات روي نداد و درسال ۱۳۵۷ كه كودتاي هفت ثور در كابل رخ داد نظام مطبوعاتي كشور هم به شدت تغيير پيدا كرد و بسياري از نشريات توقيف شدند وتنها نشرياتي اجازهي انتشار در كشور را يافتند كه فقط و فقط انديشه ها و آرمان هاي حزب دموكراتيك خلق را منعكس مي كردند.
از مهم ترين نشرياتي كه در اين دوره در كشور منتشر مي شد مي توان به نشريات ذيل اشاره كرد:
دثور انقلاب ، پيام ، حقيقت سرباز ، حقيقت انقلاب ، و…
البته دوران رياست دكتر نجيب الله را بايد از ديگر دوره هاي تسلط چپ گرايان در افغانستان مستثني كرد، چرا كه در اين دوره بر اثر اتخاذ سياست هاي تنش زدايانه تا حد زيادي قوانين حاكم بر مطبوعات نيز در كشور تغيير كرد. از جمله مهم ترين نشريات دوران دكتر نجيب الله عبارت بودند از:
۱- اخبار هفته ( با مديريت ظاهر طنين )
۲- سباوون ( با مديريت ظاهر طنين)
۳- شوخك ( مجلهي طنز و با مديريت مرحوم عبدالعزيز مختار معروف به ماما شوخك)
۴- آزادي ( با مديريت غلام سخي غيرت) و…
البته اين دوران از يك سو براي افغانستان از منظر تاريخ مطبوعاتي دوران ارزشمندي به شمار مي رود چرا كه در اين سال ها تا سال پيروزي مجاهدين ، گروه هاي جهادي با انتشار صد ها نشريه با تيراژهاي كم وزياد تجربيات جديدي را براي آيندهي روزنامه نگاري در افغانستان به وجود آوردند كه در نوع خود مي تواند براي شناخت تحولات افغانستان آن دوران ارزشمند باشد.
با پيروزي مجاهدين در كابل روزنامه و روزنامه نگاري تا حد زيادي از رونق سابق افتاد ولي با تمام اين ها چند روزنامه به نام هاي كابل، بالاحصار، صبح اميد، شهر و … نيز به طور مداوم منتشر مي شدند.( البته انتشار نشريات جهادي و احزاب جهادي مختلف در اين دوره كماكان ادامه داشت)
با آغاز جنگ هاي داخلي در افغانستان روزنامه و روزنامه نگاري در افغانستان افول كرد و متعاقبا بسياري از نويسندگان و اصحاب قلم از كشور خارج شده وتعدادزیادی از تشكل هاي مطبوعاتي فعال در كشور نيز منحل شدند و بسياري از دستاوردهاي تاريخ روزنامه نگاري در كشور عملا از ميان رفتند.
با تسلط طالبان در افغانستان رسانه هاي افغانستان دچار يك ركود بي سابقه شدند. رسانه هايي مانند تلويزيون كه به طور كامل مورد بي توجهي قرار گرفتند و تنها يك راديو در افغانستان برنامه پخش مي كرد كه اصطلا حا صداي شريعت ناميده مي شد كه فقط چند ساعت برنامه بيشتر در روز نداشت و مهم ترين تريبون تبليغاتي طالبان به شمار مي رفت. نشريهي رسمي طالبان شريعت نام داشت كه به صورت هفته نامه در كشور منتشر مي شد و در مناطق تحت نفوذ طالبان توزيع مي گردید.
برخي ديگر از نشريات قديمي كابل نيز در كابل به فعاليت خود ادامه مي دادند لكن به طور كلي مواضع و ديدگاه امارت اسلامي افغانستان را منعكس مي كردند. از جملهي اين نشريات مي توان به نشريات هيواد و انيس در كابل و اتفاق اسلام در هرات اشاره كرد.
اما در سال هاي اخيربعد از فروپاشي طالبان مهم ترين دوران روزنامه نگاري افغانستان در تاريخ معاصر كشور به وجود آمده است كه درسايهي استقرار يك حكومت مركزي و يك نظام سياسي شبه دموكراتيك در افغانستان شاهد ظهور ده ها جريان مطبوعاتي با گرايش هاي مختلف در سراسر كشور هستيم. سواي از شبكه هاي تلويزيوني كه از ناحيهي دولت حمايت مي شوند در حدود پانزده شبكهي تلويزيوني خصوصي و كابلي نيز در مناطق مختلف كشور فعال شده اند كه ظهور برخي از آن ها در تاريخ رسانه اي كشور منحصر به فرد ارزيابي مي شوند. غیر از اين شبكه هاي راديويي و تلويزيوني ده ها نشريهي مطبوعاتي در قالب روزنامه، هفته نامه، ماه نامه و فصل نامه و گاهنامه و… منتشر مي شوند كه از زمان سقوط طالبان به بعد همچنان رو به افزايش است.
هم اكنون روزنامه هايي مانند انيس، هيواد، اصلاح ، كابل تايمز،اتفاق اسلام و… با بودجهي دولتي منتشر مي شوند و روزنامه هاي ديگري مانند آرمان ملي، ويسا، راه نجات، اراده، چراغ و… به با بودجهي غير دولتي منتشر مي شوند.وچندین هفته نامه معتبر دیگر ازجمله هفته نامه انصاف ، هفته نامه پیام مجاهد ، هفته نامه مشارکت ملی ، هفته نامه کابل و… به طور غیر دولتی ازسوی جریان های مستقل مطبوعاتی پیش برده می شوند وهمچنان خبرگزاری باختر ازسوی دولت و خبرگزاریهای صدای افغان و پژواک که از مطرح ترین رسانه های غیرچاپی خصوصی هستند درافغانستان مشغول فعالیت می باشند.