بشارت باد بر کسانی که تا اکنون موفق شده اند در ماه مبارک رمضان بذرهای نیکی را بکارند. آنها با بخشندگی تمامی حسابی در بانک مردم و الله جل جلاله باز کردند و سرمایهای از خیر و تقوا را پس انداز نمودهاند. جالب این بود که سرمایه فراهم آمده از جنس منع است و چقدر زیبا با تقوا همنام است که تقوا هم دست داشتن از کاری به مخافت از افتادن در ورطهی گناه است.
حال اولا باید بدانیم که سرمایهای که داریم واقعاً چیست و دوم اینکه به منظور کار با سرمایهی صید شده در رمضان چه کار کنیم که یا افزایش یابد و یا هم دستکم تا رمضان سال آینده برجا بماند. همانگونه که در مقالات رمضانی آمده بود مهمترین کسب رمضانی ما تقواست که خداوند بدان اشاره نموده است. چیزی که مهم است آن است که تقوا باید از ما در مقابل گناه پشتیبانی کند. اما درجهی تقوا چقدر است؟ واقعاً میزان دقیق ریاضی آن بر ما مکشوف نیست، زیرا در مورد روزه اعمال از وجه «الصَّوْمُ لِى وَأَنَا أَجْزِى» سنجیده میشود که میزان آن را فقط خدا میداند اما بر اساس آنچه که از خلال بررسی آیات تقوا در قران دریافت نمودیم، تقوا نمودهایی بیرونی هم دارد و خداوند از خلال اثراتی که در انسان ایجاد میشود رابطهی ما را با تقوا مشخص میکند. بد نیست رفتارهایی را که در اثر تقوا که هدف تمامی شعایر هم هست ایجاد میشود مرور کنیم:
۱٫ در خوشی و ناخوشی انفاق کنیم.
۲٫ خشم خود را فرو دهیم.
۳٫ مردم را ببخشیم.
۴٫ با انجام دادن هر کار زشت یا ستم برنفس بلافاصله به یاد خداوند بیفتیم و طلب بخشش نماییم و بر کار گناه خود اصرار نداشته باشیم.
۵٫ در نهان از خدای خود بترسیم و از آخرت خود بیمناک باشیم.
۶٫ به خدا و روز آخرت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان داشته باشیم.
۷٫ مال خود را با وجود علاقهای بدان داریم به خاطر دوست داشتن خدا با طیب خاطر به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و واماندگان در راه خدا و گدایان بدهیم و در راه آزاد کردن بردگان صرف کنیم.
۸٫ نماز را برپا میداریم و زکات بدهیم.
۹٫ وقتی که پیمانی بستیم بدان وفا کنیم.
۱۰٫ در برابر فقر، محرومیتها، بیماریها، زیان و ضررها و به هنگام نبرد شکیبایی نشان دهیم.
۱۱٫ راست بگوییم.
۱۲٫ به غیب ایمان داشته باشیم و از آنچه خداوند به ما داده است انفاق کنیم.
۱۳٫ از گناهان کبیره و فاحشه بجز لغزشهای کوچک غیرعمدی پرهیز کنیم.
۱۴٫ برای انجام دادن گناه و دشمنی و نافرمانی از رسول خدا پچپچ و نجوا نکنیم بلکه به نیکی و تقوا پچپچ کنیم.
۱۵٫ در دنیا و آخرت با همدیگر برادران دوستداشتنی باشیم.
۱۶٫ شعائر و فرایض خداوند را بزرگ داریم.
۱۷٫ با اموال و جانها در راه خدا جهاد کنیم.
همانگونه که از مرور ۱۷ بند فوق ملاحظه میشود چکیدهی سرمایهی ما که باید در حفظ و تجارت با آن بکوشیم عبارتست از: انفاق، تسلط بر خشم، بخشیدن، همیشه به یاد خدا بودن، حساسیت در مقابل گناه و پرهیز از آن، ترس از خدا و آخرت، ایمان، نماز، زکات، وفاداری، صبر و شکیبایی، راستگویی، صحبت از نیکی و تقوا، برادری، تعظیم شعایر و جهاد در راه خدا.
مجموعه رفتارهایی که پس از روزهداری موجب تقوا میشوند اکثراً صفاتی اخلاقیاند. این امر نشاندهندهی این است که اخلاق در نزد خداوند بسیار مهم است و مختص به طبقهی خاص اجتماعی ندارد، زیرا روزه بر همهی مکلفان خواه زن و یا مرد واجب شده است. حال که غایت دینداری اخلاق به نسبت خدا و خلق است، در جامعهای که روز به روز بد اخلاقتر میشود هر کس که این سرمایه گرانبها را دارد بسیار مهم است و شخصیت والایی دارد. این آن چیزی است که لب لباب حساب ما در بانک خداوند است. اولا باید حفظش کنیم تا تلف نشود. برای این کار بهترین کار ادامه دادن همان کاری است که این سرمایه از آنجا فراهم آمده است: یعنی روزهداری. همانگونه که در خبر آمده است روزهی سه روز در ماه، روزه دوشنبه و پنج شنبه، شش روز شوال و روزه تاسوعا و عاشورا با همان شرایط و آداب روزه رمضان میتواند سرمایه ما را حفظ کند و بلکه بر آن بیفزاید. ادامه عباداتی که در روزهی رمضان انجام میدادیم: تلاوت، نماز، دعا و استغفار. انگار تمام زندگی مؤمن نماز و تلاوت و دعاست. دیگر آنکه هر کدام از اخلاق فوق با چیزی تقویت میشوند که به خاطر پرهیز از اطالهی کلام فقط به دو نمونه که راستی و وفاداری است اشاره میکنم.
راستی را میتوان با عوامل زیر-دوری از دروغگویی- تقویت کرد: قرار ندادن خود در تنگنا و حرج، پرهیز از کار به خاطر جلب منفعت دنیوی مانند مقام، منصب، ریاست، مال و جایگاه اجتماعی، نداشتن حقد و کینه و حسادت به مردم، دوست نداشتن دروغ.
وفاداری سه صورت دارد: اول با خدا و دوم با پیامبر و سوم با مردم. برای وفادار بودن با خدا سه کار انجام دهیم: ایمان به او، عمل خالصانه برای او، عمل به دستورات او و ترک منهیات او.
وفاداری از رسول خدا با پیروی از سنت و اقتدا به او است.
وفاداری نسبت به مردم: عمل به شروط، پس دادن قرضها، وفا در وعدهها.
دوم اینکه سرمایهی فوق قابل احتکار نیست یعنی کار میکند و چون عملاً در گردش رفتارهای جامعه میچرخد اثربخش است. هم اینک به چهره انسانهایی نگاه میکنیم که زیبا شدهاند. آیا تو آنها را دوست داری؟ به روی شما لبخند میزنند، حساسیت قلبشان بالاست، همهاش میبخشند، دروغ نمیگویند، قابل اعتمادند، وفادارند، شما را دوست دارند، تنبل نیستند، پرشور و با نشاط هر لحظه مشغول انجام کاری هستند، همیشه از ایمان و کار خیر صحبت میکنند، اثری از دشمنی و گناه در رفتار و گفتارشان نیست، صبورند. خدا میداند که این گونه آدمها چقدر دوستداشتنی هستند هم خداوند آنها را دوست دارد و هم در قلب مردم جا دارند.
براستی با آن چکار میتوانیم بکنیم؟ سرمایهی خود را گردش دهیم تا بیشتر و بیشتر شود. آیا دوست نداری که از پلههای اسلام و ایمان و احسان بالا روی؟ میدانم که چنین است، و خدا میداند که تو را چقدر دوست دارم. هر که هستی و از هر کجا که باشی!
______________________________________
نویسنده: عبدالغفور گردهانی