ای انسان! ای موجودی که امروز بر خود وبر توانایی های خود می بالی ودرخواب غفلت فرو رفته ای و ناآگاهی. آیا بر اصل خود اندیشیده ای؟ ازمراحل رشد خود قبل از تولد وبعد از تولد خود فکر کرده ای؟ به ساختمان کلی بدن خود واجزای مکمله ی آن توجه کرده ای؟
خداوند جل جلاله با به نمایش گذاشتن تک تک مخلوقاتش، به تویاد آور می شود که آگاه باش ودربارۀ ذره ذرۀ وجود خود، که از چه ساخته شده وتوسط چی کار می کنند وثمرۀ کار آن چیست بیاندیش!
ما نیز بر آن شدیم در این قسمت، با استفاده از آیات، احادیث وتحقیقات علمی دانشمندان مهمتر ین بخش حیات بشر یعنی درمورد جنین، تشکیل جنین ومراحل رشد آن اشاراتی داشته باشیم.
طوری که می دانیم تمام موجودات زنده برای ادامۀ زندگی وحفظ بقای نسل خود تکثر می کنند. تکثر انسان به وسیله دو نوع حجره صورت می گیرد،که عبارت اند از اسپرم های مرد و تخمک های زن. آنها از طریق مقاربت جنسی، کنار هم قرار می گیرند؛ اگر یک اسپرم وارد یک تخمک شود و آن را بارور کند، DNA مرد و زن ترکیب شده، حجره های جدیدی ساخته می شوند. در طول بارداری که حدود۴۰ هفته (۹ماه) طول می کشد، این حجره ها در رحم تکامل یافته، نوزاد متولد می شود.
در این ایام، جنین برای برآوردن نیازهای خود به اکسیجن، مواد غذایی و فاکتور های ضد عفونی و همچنین برای دفع مواد اضافی خود، به مادرش وابسته است. این مواد در داخل جفت که عضوی وابسطه به سطح داخلی رحم است و از طریق طناب نافـی به نـوزاد مرتبـط مـی شود، بین خـون مادر و خـون جنیـن مبادله مـی شوند. طوریکه در جفت، خون مادر و جنین نزدیک هم قرار می گیرند ولی مخلوط نمی شوند .
عموماً دوران بارداری در انسان ھا تقریباً ۳۸ هفته طول میکشد که از زمان القاح( حاملگی)، تا تولد محاسبه می شود. در مدت ۸ هفته بعد از القاح، آن انسان در حال رشد را جنین می نامند، که معنی آن “بزرگ شدنی در داخل” است. واین دوران، با تشکیل سیستمھای اصلی بدن مصادف می باشد.
از زمان تکمیل ۸ هفته ای تا آخر وضع حمل، ” انسان در حال رشد را رویان می نامند،” که به معنی “اولاد زاییده نشده” می باشد. در دوران رویانی بدن بزرگتر شده و سیستمهای آن شروع به کار می کنند..زنـدگی شـمـا بـا الـقـاح یـک اسپرم و یک تخمک شروع میشود در این لحظه ۴۶ کروموزوم با ۳۰ هزار جین ترکـیب می گردد، تا تمام مشخصات فیزیکی شما همچون جـنـسیت، تـیـپ بـدن، ویـژگــیهای چهره، رنگ پوست،مو و چـشمـان شمـا را تعیـیـن کنـد. هنـگـامی که القاح صورت می گیرد زایگوت تشکیل می گردد. زایگوت )تخمک بــارور شده( تکثر می کند و پس از گذشت ۵ روز از یک حجره به ۱۰۷ حجره میرسد.
در طول مدتی که طفل درون رحم قرار دارد توسط کیسه آمنیوتیک احاطه گردیده است و این کیسه ای ست نازک که درون آن از مایع آمنیوتیک پر گردیده است. وظیفه این کیسه محافظت از جنین طفل در برابر صدمات و تنظیم درجه حرارت بدن جنین میباشد، طفل توسط عضوی بنام جفت به رحم وصل گردیده است. جفت وظیفه تبادله مواد متابولیکی را میان طفل و مادر به عهده دارد. در واقع طفل غذا، خون، اکسیجن را از مادر دریافت کرده و کاربن دای اکساید ودیگر مواد اضافی را از طریق جفت دفع میکند. البته طفل مستقیمِ به جفت متصل نشده است و این بند ناف است که با دو شریان و یک ورید، طفل را به جفت متصل میسازد. تمام سطح بدن جنین نیز از هفته بیستم به بعد کاملا از یک لایه پنیری و مومی شکل پوشیده گردیده که از پوست جنین در برابر مایع آمنیوتیک محافظت میکند. در غیر اینصورت پوست جنین بسیار چروکیده خواهد شد.
امروزه دانشمندان جنتیک بعد از تحقیقات وتجربیات زیاد معلوماتی را در مورد دوران رشد جنین ارائه داشته اند، در حالي كه قرآن كريم بيش از چهارده قرن قبل، حتي پيش از آنکه دنيا از دوران حيات جنيني انسان كمترين آگاهي داشته باشد، در اين باره تصويري روشن و دقيق ارائه كرده و مراحل تكامل جنين را به دقّت تمام توصيف نمود.
توجّه كنيد به آيات ۱۲ ـ ۱۴ از سورهء مؤمنون:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
«همانا آفريديم انسان را از سلالهء گل خالص، پس آنگاه او را نطفه گردانيده و در جاي استوار (صلب و رَحِم) قرار داديم، آنگاه نطفه را علقه (پارهء خون) و علقه را مبدل به پارهء گوشت و سپس آن گوشت را تبديل به استخوان نموديم. و سپس بر استخوانها گوشت پوشانيديم و پيكر آن را كامل كرديم و پس از آن با دميدن روح، خلقتي ديگر انشا نموديم، آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده»۱۱۱۹۴٫png
و اينك همراه با آيات فوق الذكر، رشد مرحله به مرحلهء جنين را در روشنايي علم جديد دنبال ميكنيم تا به اعجاز علمي آيات فوق بهتر و بيشتر آشنا گرديم:
۱- در اولين قسمت از اين آيات كريمه، می بینیم كه قرآن اصل خميرمايهء انسان را از گِل معرفي مينماید. چنانکه در آيهء ۱۴ سورهء الرحمن نيز ميگويد:
خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ
« انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال آفريد »
اين آيه كريمه دقيقاً «گِل» را به عنوان مادهء اصلي خلقت انسان معرفي ميكند و اين گِلي كه در همه جاي زمين وجود دارد. دانشمندان علم جديد اين گِل را به لابراتوار بردند تا با تجزيهء دقيق لابراتواری بدانند كه از چه عناصري تشكیل شده است. آنها در نتيجه گيریهاي لابراتواری خود دريافتند كه گِل متشكل از هژده عنصر است. آنگاه جسم انسان را مورد تجزيه و تحليل لابراتواری قرار داده و با تعجب دیدند كه جسم انسان نيز متشكل از همين عناصر هژده گانه ميباشد.
شهيد سيدقطب (رحمه الله) صاحب تفسير «في ظلال القرآن» نيز در ذيل آيهء ۱۴ سورهء مباركهء رحمن ميگويد:
«تعبيري كه قرآن كريم در اين آيه از مادهء خلقت انسان به كار گرفته، تعبير «صلصال» است. صلصال گِل خشك شده به نحوه يي است كه اگر چيزي را به آن بزنيم از آن صدا یی بلند برميخيزد. امروزه با تحليلهاي لابراتواری ثابت شده است كه جسم انسان حاوی همان عناصر تكوينيي است كه در خاك و گل زمين موجود است، چه در اين تحليلها جسم انسان متشكل است از كاربن، اكسيجن، هايدرجن، آهن ، كلسيم، سلفر؛…… كه اين عناصر عين همان عناصر سازندهء خاك ميباشند وانسان از طریق محصولات گوشتی، لبنی ویامواد خام تغذیه می کند. هرچند ميزان موجوديت اين عناصر از انسان تا انساني ديگر و همچنان از انسان تا خاك متفاوت است، اما حقيقت اين است كه عناصر تشكيلدهندهء خاك و انسان همين هاست».
۲- قرآن كريم در قسمت دوم آيهء مباركهء ۱۲ از سورهء مؤمنون به بيان مرحلهء ديگري از مراحل رشد جنين ميپردازد:
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ
«سپس او را به صورت نطفهيي در جايگاهي استوار قرار داديم»
مفسر تفسير «في ظلال القرآن» در تفسير آيهء مباركه ذيل ميگويد: «همان طوري كه از آيهء نخست استنباط ميشود، پيدايش جنس انسان اساساً از سلالهء خاك است و او در مسير رشد طولاني مرحله به مرحلهء خويش، فاصلهء دراز ميان دو نقطهء (خاك ـ انسان) را طي مينمايد. خاك در حقيقت ماده ی اوّليّه ی ساختار آدمي است و انسان شکل تکامل یافتۀ خلقت آن. البته قرآن، از مراحل رشد دوران جنيني كه اولين فصل آن، قرار گرفتن نطفه در رحم مادر ميباشدبه تفصیل بیان مینماید. اما اينکه رشد ازخاك تا به انسان چگونه انجام ميگيرد، در اينجا علم با ارائه نظرياتي، نردبان معيني از نشو و ارتقا را براي وصل حلقات سلسله ميان خاك تا انسان، به كار گرفته است.
اما همين جا بر سر اين مرحله از مراحل رشد جنين انسان، با يك معجزهء علمي قرآني ديگر رو به رو ميشويم.
قرآن در آيات (۴-۶) سورهء «طارق» ميگويد:
…يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ
«انسان بايد بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است! از يك آب جهنده آفريده شده است، آبى كه از ميان پشت و سينهها خارج مىشود»
آري؛ انسان از آب جهنده يي خلق شده است كه از صُلب مرد و ميان استخوانهاي سينهء زن بيرون ميآيد. نكتهء بسيار مهم اين است كه قرآن دقيقاً این موضوع را معرفي كرده، ميگويد كه جايگاه آب مني مرد «صُلب» وي؛ و جايگاه آب نطفهء زن، ميان «ترائب» وي است: يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ : «صُلب» همان استخوانهاي فقاري پشت مرد است و «ترائب» استخوانهاي علوي سينهء زن و اين رازي است كه در گنجينه¬هاي علم الهي بود و بشر تا نيمهء قرن بيستم هيچ چيز از آن نميدانست. چنين است كه علم جديداً نیزاز اين حقيقت قرآني بی خبر بوده است.
۳٫ قرآن كريم در توصيف مرحله يي ديگر از مراحل رشد جنين ميگويد: همين كه نطفه در رحم زن قرار گرفت، در مسير رشد خود به خون بسته يا (علقه) تبديل ميشود.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً
«آنگاه نطفه را به صورت علقه در آورديم»
در اينجا زمام سخن را به پروفيسور كانادايي «كيث. ل. مور» ميسپاريم.
او ميگويد: وقتي جنين در شكم مادرش به رشد و نمو آغاز ميكند، شكل آن شبيه علقه يا كِرم است؛ زيرا هنگامي كه با اشعه از مرحلهء آغازين پيدايش جنين تصويربرداري كردند و اين تصوير را در كنار تصوير «علقه» قرار دادند، مشخص شد كه هر دو تصويرآشكارا با هم شباهت دارند. و چون به پروفيسور موصوف گفته شد كه «علقه» در زبان عربي به معناي خون بسته است، پروفيسور موصوف شگفت زده شده و در اوج حيرت گفت: آنچه در قرآن گفته شده، تنها توصيف دقيق شكل خارجي جنين نیست حيرت من آن وقت بيشتر ميشود كه ميبينم توصيف قرآن شكل خارجي و تكوين داخلي جنين، هر دو را در بر گرفته است؛ به دليل اينکه ابزارهاي ما نشان داده است كه خون در مرحلهء «علقه» در عروق بسيار باريك جنين محبوس گرديده و در نهايت به شكل خون بسته تبديل ميشود. پس قرآن نه فقط شكل و تصوير خارجي جنين را در اين مرحله از رشد آن بيان نموده است، بلكه حتي ساختار داخلي آن را نيز مشخص ساخته است.
۴- قرآن كريم در توصيف چهارمين مرحله از رشد جنين ميگويد:
فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً
«پس از آن، خون بسته را به مضغه (پارهء گوشت) مبدل ساختيم»
شيخ محمد متولي الشعراوي در تعليقي بر اين آيهء كريمه در كتاب «الادلة المادية علي وجود الله» ميگويد: دانشمندان تصوير اشعهيي را كه از جنين در مرحلهء (مضغه) گرفته شده، با تصوير قطعه يي از خشت خام، يا خاك عجين شده مقابله نمودند، ملاحظه شد كه تصوير هر دو شكل تماماً يكي است.
بلكه حتي خداي سبحان گذشته از توصيف شكل خارجي جنين به تكوين و ساختار داخلي آن نيز پرداخته است. جايي كه در آيهء ۵ سورهء حج ميگويد:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
« ترجمه : اي مردم ! اگر درباره رستاخيز ترديد داريد، ما شما را از خاك ميآفرينيم ، سپس به نطفه ، و بعد به خون بسته (زالو مانند) ، و پس از آن به يك قطعه گوشت (جويده شده) در ميآوريم كه برخي ( كامل و تامّ الخلقه و ) بسامان ، و برخي ( ناتمام و ناقصالخلقه و ) نابسامان است . (همه اينها) بدين خاطر كه براي شما روشن سازيم ما جنينهائي را كه بخواهيم تا زمان خود در رحمها نگاه ميداريم و آن گاه شما را به صورت كودك بيرون ميآوريم ، سپس تا به رشد جسماني و عقلاني خود ميرسيد . برخي از شما (در اين ميان) ميميرند و بعضي از شما به نهايت عمر و غايت پيري ميرسند . تا بدانجا كه چيزي از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت تو زمين را خشك و خاموش ميبيني ، امّا هنگامي كه بر آن آب ميبارانيم، حركت و جنبش بدان ميافتد و رشد و نمو ميكند و انواع گياهان زيبا و شاديبخش را ميروياند»
و آنگاه كه دانشمندان پارهء گوشت جنين آدمي را كه طول آن يك سانتي متر بود، از شكم مادر بيرون آورده و در زير ميكروسكوب تشريح نمودند، مشخص شد كه بعضي از دستگاههاي داخلي وجود جنين در حال ساخته شدن و بعضي ديگر آن هنوز در ساختار ابتدايي خويش قرار دارد و هنوز ساختمان داخلي آن تمام نشده است.
شيخ شعراوي ميگوید: دكتور «كيث. ل. مور» پروفيسر كانادايي كه تمام مراحل رشد جنين در شكم مادرش را با پيشرفت كامل با آنچه كه قرآن كريم در اين باره گفته است انطباق داد؛ از اولين مرحلهء حيات جنيني گرفته تا آخرين مرحلهء آن، به شمول مرحلهء استخوان بندي و …
وقتي به دكتور «كيث. ل . مور»گفته شد: آيا ممكن است پيامبر اسلام صل الله علیه وسلم هزار و چهار صد سال قبل، اين همه تفاصيل را در مورد رشد وتکامل جنين دانسته باشند و بناءً معلومات شخصي¬شان را در اين مورد ارائه كرده باشند؟ او در پاسخ گفت: محال است! زيرا در آن عصر دنيا ابداً به اين حقايق آشنا نبود و حتي اين قدر هم نميدانست كه جنين در شكم مادرش چندين مرحله از رشد را پشت سر ميگذارد، چه رسد به اينکه بتوان تصور كرد كه دنيا در عصر رسالت حتي مراحل رشد وتکامل را نيز به دقّت ميشناخته است؛ كاري كه علم حتي امروز هم با تمام پيشرفتهايي كه انجام گرفته، به سادگي نميتواند آن را كاملاً توصيف نمايد. بلكه حتي علم تا كنون نتوانسته مراحل رشد جنين را نامگذاري كند لذا از روي ناچاري اين مراحل را شماره گذاري كرده است، به گونهيي كه پيچيدگي و ابهام در آن كاملاً واضح و آشكار است. در حالي كه قرآن كريم، علاوه بر توصيف دقيق مراحل جنين، نامها و عناوين ساده، معيّن و نهايت دقيقي را براي اين مراحل نيز معرفي كرده است.
در سيمينار بزرگي علمي كه مشهورترين دانشمندان علم جنينشناسي در سطح دنيا را گرد آورده بود، آيات قرآني كه در بارهء مراحل رشد جنين آمده است بر آنان قرائت گرديد. با آنکه اكثريت این دانشمندان مسلمان نبودند اما كسي از آنان به خود جرأت نداد تا بگويد كه: ميان آيات قرآن كريم و يافته هاي جديد علمي، تصادم وجود دارد. فقط يك تن از آنها به طور غير مستقيم به مسألهء وراثت اشاره كرد و گفت: برنامهء وراثتي انسان در نطفهء مرد وجود دارد و تفاصيل انساني كه متولد ميشود و اينکه آيا او مرد است يا زن، رنگ چشم، رنگ پوست، رنگ مو و ساير مشخصات جنتيكی وي در جینهاي وراثتي موجود است. اما او هرگز نميدانست كه قرآن از موضوع وراثت هم غفلت نكرده و اين افتخار نيز به قرآن مربوط ميشود.
بناءً وقتي آيات مباركهء ۱۷ ـ ۱۸ و ۱۹ سورهء «عبس» بر وي تلاوت شد، فريادي از قلب وي برخاست و در تالار سيمينار پيچيد. آري؛ او با نداي بلند چنين گفت:
هرگز ممكن نيست كه قرآن از بارگاه غير خداوند بزرگ بوده باشد و من به اين حقيقت اعتراف ميكنم!
آيات سورهء «عبس» اين است:
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ، مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ. مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ. ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ
«اي كشته باد انسان! چرا تا اين حد كفر و عناد ميورزد، از چه چيز خلق شده است؟ از نطفهيي، خدا اين نطفه را آفريد و به دقّت همه چيز را در آن گنجانيد، سپس راه (كمال) را بر او سهل و آسان ساخت» [عبس/۱۷-۲۰]
۵- با نيرومندي نهفته در اين نطفهء اعجوبه، جنين اين خلقت دستآموز تدبير و تقدير پروردگار، در يك خط ثابت و با يك آهنگ منظم، بدون هيچ انحراف و انحنايي راه رشد و تكامل خويش را ميپيمايد تا آنکه وارد پنجمين مرحلهء تكاملي خويش يعني مرحلهء استخوانبندي ميشود:
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً
«پس پارة گوشت را به استخوان مبدّل ساختيم».
۶- سپس به ششمين مرحله كه ايجاد پوشش گوشتي بالاي استخوان است، قدم ميگذارد.
فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً
«سپس استخوان را با گوشت پوشانيديم»
پوست هم از شگفتی های آفرینش جنین است که بر استخوان هاکشیده شده است، درابتدا قسمی نازک است که رگهای بدن ازپشت آن پیداست.
و در اينجاست كه انسان در برابر حقايق عظيم علمي ديگري از، اعجاز قرآن كريم قرار مي¬گيرد.
مفسر تفسير «في ظلال القرآن» از جملهء آناني است كه دهشت و حيرت خود را در برابر اين عظمت پنهان نموده نتوانسته و در حالي كه با جملات و عباراتي خاشعانه كه فقط ميتواند از قلب و روان يك عبد عارف و يك بندهء خاشع پروردگار متعال برخيزد، آن ذات يگانه را ميستايد و در ادامه ميگويد :
در اينجا انسان در برابر آنچه كه قرآن از حقيقت ساختمان جنين واضح ساخته است، بي اختيار مدهوش ميشود، چرا كه اين حقايق فقط در اين اواخر با پيشرفتهايي كه در علم «جنينشناسي تشريحي» به دست آمده، وارد حوزهء شناخت هاي بشري گرديده است. قرآن در اينجا صراحتاً ميگويد كه ساختار استخواني جنين قبل از ساختار گوشتي آن شكل ميگيرد. و علم با تمام تواضع در برابر قرآن زانو ميزند تا این موضوع را مهر تائید بزند که در آغاز هيكل استخواني جنين ساخته ميشود و بعد از آن است که حجره هاي گوشتي به فعاليت ساختماني خود آغاز مينمايند.
بناءً شايسته است تا يك بار ديگر با همۀ وجود، در برابر اين آيهء مباركه بايستيم و بخوانيم كه:
«سپس گوشت پاره را به استخوان مبدّل ساختيم، و پس از آن استخوان را با گوشت پوشش داديم»
۷-همراه با شهيد سيّد قطب (رحمه الله) به سياق قرآن ميپيونديم تا ببينيم كه باز، اين جنين بشري در شاهراه تكامل خود به كدام مرحلهء ديگر از مراحل رشد خويش قدم ميگذارد.
ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
«سپس (تا دميدن روح) خلقتي ديگر انشا نموديم؛ آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده»
و اين همان مرحلهيي است كه انسان در آن داراي ويژگیهاي برتر انساني خود يعني همان ويژگیهايي مي شود كه او را از قطار ساير حيوانات جدا ميسازد از آن رو كه جنين انسان در مراتب و مراحل خلقت خود با جنين حيوان كاملاً شباهت دارد. پس وجه تمايز اساسي با حيوان فقط در اين نكته از آيهء مباركه واضح است كه ميگويد: جنين انسان خلقتي ديگر نيز دارد و در اين خلقت خويش طوري ديگر از تحول را ميپيمايد كه در این طور، او از حيوانات ديگر متمايز گرديده، استعداد ارتقا و عروج را پيدا مينمايد در حالي كه جنين حيوان به همان مرتبهء حيواني خويش باقي مانده و از ويژگیهاي تكامل و ارتقا بهرهمند نميشود.
بلی؛ الله عزّوجلّ انسان را در آخرين مرحلهء رشد جنين آن، خلعت ديگري مي¬پوشاند كه اين خلعت «آدميّت» اوست. در حالي كه جنين حيواني در همان آخرين مرحلهء رشد حيواني خود متوقف مي¬شود و به همين دليل است كه حيوان ـ بر خلاف آنچه پاره يي از نظريّات مادي ميگويند ـ نميتواند به طور ميخانيكي از مرتبهء حيواني خويش به مرتبهء انساني رشد نمايد؛ زيرا اين دو با هم اختلاف نوعي دارند. اختلاف نوعي از آنجا بوجود ميآید كه انسان با يك «نفخهء الهي» از سلالهء خاكي به سلالهء انساني عروج نموده و سپس بر اثر اين «نفخهء مقدّس»، جنين انساني به «خلقتي جديد» و به ويژگیهاي جديدي آراسته ميشود. و البته در اين خلقت جديد، اين تدبير الهي و توانمندي هاي مطلق اوست كه عمل ميکند ؛ چه اين آرايش نوين هرگز از راه رشد ميخانيكي انجامپذير نيست.
مشاهدات علمي ميگويند كه: حيوان هرگز ويژگیهاي انساني را با خود حمل كرده نميتواند، بلكه در همان حدود جنسيت حيواني خويش متوقف ميشود و اين انسان است كه ويژگیهاي معيني را دارا ميباشد؛ ويژگيهايي كه به هيچ وجه نتيجهء رشد ميخانيكي وي نبوده بلكه موهبت خاصّي از يك نيروي خارجي ميباشند.
شهيد سيد قطب در اين باره مي گويد: وقتي پاي علم بشري به ميان ميآيد و صحبت از آن چيزي ميشود كه امروز آن را «معجزات علم» مينامند، مردم از خود بيخود شده، دست و پايشان را گم ميكنند. مثلاً وقتي بشر موفق به ساختن دستگاهي ميشود كه ميتواند بدون دخالت مستقيم انسان به يك راه خاصي برود، همه انگشت حيرت به دندان ميگیرند. در حالي كه اگر يك لحظه به مراحل خلقت و رشد خويش در حيات جنيني فکر کنیم، بايد براي هميشه مبهوت و مدهوش باقي بمانيم. اما بشر عادت كرده است كه پنجرههاي چشم و قلب خود را به روي مشاهدهء اين معجزات الهي ببندد؛ زيرا «عادت« و «الفت» حقيقی عظمت اين معجزات را از قلبها و عقلهاي ما ربوده است. اگر ما فقط به اين نكته فكر كنيم كه موجود پيچيدهيي همچون «انسان» با تمام ويژگیها، اوصاف و مميزات خويش، در يك نقطهء نهايت كوچکي به نام «نطفه» گنجانيده شده است كه آن را چشم غير مسلح ديده نميتواند، و باز اگر در نظر بگيريم كه همهء اين خصوصيات و مميزات، آرام آرام خودشان را در مراحل رشد جنيني نشان ميدهند، به خصوص آنگاه كه جنين از حالت رشد حيواني به معراج گاه رشد انساني خويش قدم ميگذارد. و باز اگر بياييم و اين جنين را در چهره طفلي ببينيم كه ¬صحبت ميكند و علاوه بر وراثتهاي عام بشري، داراي موهبتهاي ويژه و استعدادهاي منحصر به فرد خودش هم هست. و باز اگر يك بار ديگر به عقب برگرديم و همان «نطفه» يا نقطهء كوچك ذرهبيني را در نظر بگيريم كه اين «طفل» و اين «انسان» با تمام او صاف و خصوصياتش در همان نقطهء كوچك جا به جا شده است. بلی؛ تفکر ما در همين يك نقطهء ذرهبيني، كافي است كه قفلدلهاي ما را بگشايد و ما را به عظمت خالق و عظمت آفرينش وي رهنمون گرداند.
یکی دیگرازموضوعات مهم درقضیه ی جنین، شناسائی جنس اوست قسمیکه درتفسیر فی الضلال شهيد سيدقطب (رحمه الله) در آيهء ۵۴ سورهء فرقان می فر مایند:
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيراً
«اوست ذاتي كه از آب، انسانى را آفريد; سپس او را نسب و سبب قرار داد و پروردگار تو همواره توانا بوده است»
ميگويد: «يكي از شگفتیهاي كار آفرينش انسان، راز سربستهء گزينش جنس او در دوران جنيني است چرا كه پسر يا دختر به گونهء شگفتآوري، از حجرات متشابه و نيز تخمكهاي متشابه به وجود ميآيند در حالي كه در هيچ حجره ئی از هزاران حجره (اسپرم) مرد، ويژگیهاي به خصوصي كه آن را شايستهء توليد پسر يا دختر گرداند وجود ندارد. همين طور در هيچ تخمكي از تخمكهاي زن، وجه تمايز خاصي كه بتوان آن را دليل گرايش به سمت جنس مذكر و يا مؤنث تلقي كرد، موجود نيست. با اين وجود يكي از اين حجرات مرد در اتحاد خود با تخمك زن، پسر ميشود و ديگري دختر، كه بشر تا كنون به اين راز سر به مُهر پي نبرده است و نه هم ميتواند پي ببرد؛ زيرا اين امر فقط در حوزهء توانمندیهاي پروردگار است كه بشر را در آن مجال هيچ دخل و تصرفي نيست».
ولی در تحقیقات علمی، این به وسیله ی یک جفت کروموزوم که به عنوان یک کروموزوم جنسی معروف است تعین می شود،کروموزوم yx مردو xx زن کروموزوم جنسی اند، ترکیب کروموزومy و کروموزومx والدین سبب تولد پسروکروموزوم x وx والدین سبب تولد دخترمی شود.
و همين جاست كه به اعجاز علمي آيات ۴۹ و ۵۰ از سورهء «شوري» ميرسيم كه ميگويد:
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثاً وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ، أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَاناً وَإِنَاثاً وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
«ملكيت آسمانها و زمين فقط از آن خدا است، هر چه را كه بخواهد ميآفريند، به هر كه خواهد فرزند اناث و به هر كه خواهد فرزند ذكور عطا ميكند، يا در يك رحم بيشتر از دو فرزند دختر و پسر قرار ميدهد و هر كه را بخواهد عقيم و نازاينده ميگرداند زيرا او دانا و تواناست»
علم هنوز هم از درك اسباب و انگيزههايي كه تخمك زن را وادار به اتحاد با حيوان منی مرد ميسازد عاجز است. يعني اينکه چه انگيزه يي عامل آن ميشود كه تخمك زن بعد از اينکه به سرحد پختگي ميرسد، خود را از نصف مادهء خويش آزاد نموده و با حيوان منی مرد (اسپرم) كه او نيز نيمي از وجود خود را رها مينمايد، يكجا با هم متحد ميشوند و نطفهء ذره بيني عجيبي را مي سازند كه حجم آن بي نهايت كوچك است؛ كوچكتر از آنچه شما تصور ميكنيد، چرا كه وزن اين نطفه فقط ۱۵ جزء از ده ميليون جزء يك گرام است. ولي آيا شگفتآور نيست كه این جزء نهايت ذرهبيني، در هنگام تولد حد اوسط ۳ كيلوگرم وزن دارد؟ شگفتآور نيست كه اين نطفهء واحد در داخل رحم شروع به تكثّر نموده و تا مرز ۲۰۰ ميليون حجرات زنده گسترش پيدا مينمايد؟
در قرن هفدهم جهان علم را عقيده بر آن بود كه انسان به صورت كامل انساني خود، در حيوان منی مرد شكل ميگيرد. يعني اينکه اگر شما بتوانيد حيوان منی مرد را گرفته و آن را به وسيلهء دستگاهي بزرگ بسازيد، در آن انسان كامل اندامي را با تمام تفاصيل آن خواهيد ديد. اين نظريّه نهايتاً مفيد به اين معني بود كه انسان در شكم مادر خود مراحلي از تطوّر را نميپيمايد بلكه بدون طي كردن اين مسير طولاني از تطوّر، يكباره به طور كامل آن خلق ميشود.
در قرن هجدهم تئوري فوق از نظر دانشمندان باطل گرديد؛ زيرا دانشمندان در اين قرن به كشف تخمك زن موفق گرديدند. و در اينجا بود كه علم تمام توجّه خود را به سوي زن و نقشي كه در تكامل جنين بر عهده دارد، معطوف ساخت و در اين ميان، نقش مرد به كلي از نظر افتاد. چه دانشمندان به اين نظر برگشتند كه انسان كامل در تخمك زن شكل مي¬گيرد؛ زيرا تخمك زن از حيوان منی (اسپرم) مرد بزرگتر است و در حقيقت تنها نقشي كه نطفهء مرد بر عهده دارد، عمليهء بارور سازي يا «تلقيح» ميباشد و بس.
پس بعد از این تحقیقات ومطالعات به این حقیقت پی می بریم که تمام مراحل رشد جنین به این آیه مبارکه برمی گردد.
وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً
ترجمه : در حالي كه خدا شما را در مراحل مختلف خلقت، به گونههاي گوناگوني آفريده است ( و در هر گام شما را رهبري و هدايت كرده ، و به شما لطف و عنايت نموده است ) .
{فَلْيَنظُرْ الإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ} پس بنگرد انسان که از چه چيزي خلق گشته …
ترتیب و نگارش: ماهگل کهن، فارغ رشته ساینس پوهنتون هرات
منابع:
آیات قرآن
تفسیر فی ظلال القرآن………….شهید سید قطب
تجلی قرآن در عصر علم ………اثر علمی پوهنیار عبدالرئوف مخلص
قرآن کتابی شگفت انگیز………صلاح الدین توحیدی
اعجاز قرآن در عصر فضا و تکنالوژی ……….کمال روحانی