وحدت ملی نیاز مبرم مردم افغانستان

همه روزه به تعداد انگشت های منتقد به سوی ارگ نشینان افزوده میشود. در این روز ها بیشترینه رویداد ها رنگ و بوی قومی؛ سمتی؛ زبانی را به خود گرفته است. از یک سو حساس بودن جو سیاسی افغانستان و از سوی دیگر تاثیرگزاری واژه های سمت؛ زبان؛ قوم بالای ملت نگران کننده است.

پس از هر رویداد تاپه تعصب به درب ارگ از سوی مردم حک میگردد. در حقیقت رفتار های حکومت سبب شده است که بیشتر مردم کارکرد های حکومت را متکی به تعصب بداند. رویداد های تازه امنیتی خود گواه به اینگونه رفتارهای حکومت است. اگر رویداد های امنیتی در زون شمال کشور رخ داد جناب معاون صایب اول رییس جمهور اقدام کردند. اگر در پروان بالای دیپو سلاح فرماندهان جهادی از سوی خارجیان حمله صورت گرفت جناب رییس صایب اجراییه به پروان تشریف بردند. اگر در جلریز میدان وردگ رویداد امنیتی رخ داد جناب معاون صایب دوم رییس جمهور و معاون صایب دوم رییس اجراییه دست به اقدام های زدند.

به گونه این شش بزرگوار افغانستان را میان خود تقسیم کرده اند که این گونه اقدام های شان دست های بیگانه را که مسایل قوم؛ سمت؛ زبان را در میان افغان ها دامن میزنند قویتر میسازد.

مبحث نیت این شش بزرگوار جدا است اینجا روی این مورد بحث نمی نماییم که تعصب در افکار شان وجود دارد یا خیر؟ اما باید یادور شد که اگر تعصب در افکار شان هم وجود نداشته باشد این چنین اقدام ها مهر تایید بر متعصب بودن رهبران حکومت وحدت ملی است.

اگر از رویداد های امنیتی گذشته بیایم روی تقرر وزیران؛ والیان؛ سفیران و… در این مقرری ها باز هم معیار قوم در نظر گرفته شده است یک عالی جناب یک وزیر را از قوم ایکس معرفی میکند و عالی جناب دیگر از قوم وای خود افکار عامه را به این ایده متعقد میکنند که در تقرری های مان زیر عنوان حکومت وحدت ملی قوم ؛ سمت ؛ زبان معیار است.

متاسفانه تعدادی از این عالی جنابان که قوم و زبان را ابزار ساخته و خود را نخبه سیاسی جلوه میدهند آنقدر افکار قوم گرایانه خود را در نهاد حامیان خود القاح نموده اند که این حمایت کننده ها با وجود دلیل های آشکار خیانت این عالی جنابان حاضر نیستند حتی یک کلمه هم به ضد این بزرگواران بشنوند.

حامیان این عالی جنابان به چشم سر مشاهده میکنند که چگونه پیکر های غرق به خون فرزندان دلیر این وطن در جبهه های جنگ افتیده است که چگونه نان از دسترخوان ملت فرار کرده است. که چگونه جوانان نسل آینده ساز با مشکل بیکاری درگیر اند. که چگونه در وزارت خانه های افغانستان از وزارت شهرسازی تا به معارف و مالیه فساد اداری وجود داشته است… اما چشم بصیرت این حامیان کور است هنوز هم دنبال شعار های دروغین این رهبران روان اند.

تا هنوز هم از این رهبران در دانشگاه/ پوهنتون؛ مکتب؛ دنیای مجازی؛ محل وظیفه؛ گردهمایی ها؛ گفتمان ها و… جانبداری میکنند.

هم وطن دیگر حمایت از افکار قوم گرایانه بس است. مبرم ترین نیاز افغانستان در شرایط حاضر وحدت ملی به مفهوم واقعی آن است. هر قوم افغان با قوم دیگر برادر و برابر است.

هم وطن امروز افغانستان در این شرایط حساس به کارکرد این رهبران چشم امید بسته نکرده است چون من و تو میدانیم که این رهبران کار نمیکنند اگر کار میکردند امروز پارلمان من و تو مشروعیت قانونی خود را از دست نمیداد. امروز نسل جوان من و تو بیکار نمیبود. امروز در تقرری ها قوم معیار نمیبود. امروز کانکور شبانه پوهنتون ها/دانشگاه های من و تو لغو نمیگردید. امروز محصلان/دانشجویان شبانه پوهنتون ها/دانشگاه ها چندین ماه بی سرنوشت به سر نمی بردند. امروز فرزندان دلیر و مدافع ناموس و خاک مان در جبهه های جنگ شهید نمی شدند. امروز تشکیل کابینه من و تو ۹ ماه زمان نمی برد. امروز مفسد های که غرق در فساد اداری اند آزاد زیست نمیتوانستند. نمیدانم دیگر از کدام موارد این حکومت بنویسم.

پس یگانه کار که در توان من و تو است همگرایی است همگرایی در مفهوم واقعی آن نه آن همگرایی که عالی جنابان در کار زار های انتخاباتی شعار میدادند. پس یگانه کار که در توان من و تو است تحول در افکار مان است نه آن تحول که عالی جنابان در کار زار های انتخاباتی شعار میدادند . زمان همگرایی و وحدت ملی من و تو فرا رسیده است.

هموطن دیگر نگزار زیر نام قوم؛ سمت؛ زبان من و تو را با هم درگیر بکنند. زبان وسیله افهام و تفهیم است. سمت و قوم هم زمینه معرفت است و هیچ گونه ارتباط با جنگ و سیاست افغانستان ندارد.

بیا هموطن از هر قوم و سمت و زبان مشت آهنین شویم به دهن تعصب گرایان. تعصب و قوم گرایی در دین مقدس مان اسلام؛ قانون اساسی افغانستان؛ اعلامیه اسلامی حقوق بشر؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر و در هر موردی که آن را سراغ کنیم مردود و پدیده زشت خطاب شده است.

در این شرایط بیشتر از هر مورد افغانستان به افکار همدیگر پذیریی نیاز دارد. تا زمانیکه هر افغان افغان دیگر را برادر و خواهر خود نداند هیچ گونه دستاورد (دموکراسی؛ آزادی بیان؛ حقوق زن و…) مصونیت نخواهد داشت. وحدت زیر بنای یک جامعه است. تا امروزه ما افغان ها از همین خالیگاه های مان مورد تهاجم قرار گرفتیم. 

روی هم رفته باید نوشت که هرافغان باید حسب توان خود کوشش نماید که افکار قوم گرایانه را از بین برده و در مقابل افکار همگرایی را ایجاد نماید. دیگر نگزاریم که از نام قوم؛ سمت و زبان برای کشتن همدیگر مان استفاده نمایند. در یک جمله باید نوشت که تا زمانیکه وحدت ملی در افغانستان به مفهوم واقعی آن به میان نیاید هیچگونه دستاورد در امن نخواهد بود و اصلن زمینه پیشرفت و صلح فراهم نمیگردد.


نویسنده: میلاد “سیار”

نظرات

مطالب مرتبط

روایت شاهزاده هری از اشتراک در نبرد افغانستان

نام شاهزاده هری زمانی بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد که بخش‌های از کتاب خاطرات …

Discover more from سیاح‌آنلاین

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading