ترکیه و رجب طیب اردوغان؛ از شهرداری تا ریاست جمهوری

جمهوری ترکیه و نظام سیاسی لائیک و سکولار آن را مصطفی کمال اتاترک در ۲۳ جولای ۱۹۲۳ عیسوی بر خاکستر امپراتوری عثمانی که در جنگ اول جهانی متلاشی شد، در خاک ترکیۀ امروز بنیان گذاشت.

مصطفی کمال متولد سال ۱۸۸۰ در شهر سالونیک مقدونیه از افسران ارتش عثمانی بود.

او در دمشق، لیبیا، مقدونیه و بلغاریا قلمرو امپراتوری عثمانی به عنوان نظامی ارتش، ماموریت انجام داد و در این سالها افکار شدید ملی گرایانۀ ترکی پیدا کرد. مصطفی کمال در جنگ جهانی اول به فرماندهی قطعۀ نوزدهم ارتش عثمانی منصوب شد و پس از شکست عثمانی در این جنگ به چهرۀ شاخص ملی گرایی تبدیل گردید و در ۱۱ آگست ۱۹۲۳ بریاست دولت جمهوری نوتشکیل ترکیه رسید.

مصطفی کمال در ریاست دولت، انتخابات پارلمانی برگزار کرد، قانون اساسی را تغیر داد و به تشکیل حزب خلق پرداخت که سپس نام آن به حزب جمهوری خواه خلق تغیر یافت. در قانون اساسی جدایی دین از سیاست (سکولاریزم سیاسی) به عنوان یک اصل درج گردید.

الفبای زبان ترکی از عربی به لاتین تغیر یافت. نظام خلافت اسلامی در مارچ ۱۹۲۴ لغو شد. وزارت دینی و محاکم شرعی تعطیل گردید. در سال ۱۹۲۹ نام دین اسلام به عنوان دین رسمی از قانون اساسی حذف شد.

ملی گرایی ترکی به عنوان یک ارزش مقدس مورد تبلیغ و تأکید فراوان قرار گرفت.

مصطفی کمال، دولت اقتدارگرا و شبه دیکتاتوری یک حزبه تشکیل داد که در سایه قدرت نظامی، گروه ها واحزاب دیگر اندیش سیاسی مجال ظهور وحضور نیافتند. حزب حاکم شش اصل جمهوریت، ملی گرایی، دولتمداری، دنیوی گرایی (سکولاریزم)، مردم سالاری یا خلقی گری و اصلاحات را اهداف اساسی خود بر شمرد.

مصطفی کمال که به اتاترک (پدرترک) لقب یافت پانزده سال در مسند ریاست جمهوری تکیه زد. در دوران رهبری او برغم دیدگاه های مخالف و منتقد، تحولات چشمگیر در عرصه های چون تعلیم و تربیه بوجودآمد. او در نوامبر ۱۹۳۸ وفات کرد.

ترکیه پس از اتاترک:

ترکیه اندکی پس از مرگ اتاترک وارد جنگ دوم جهانی شد. دولت ترکیه در آغاز جنگ تلاش کرد تا با همه طرف ها روابط متوازن ایجاد کند؛ اما سرانجام در فبروری ۱۹۴۴باآلمان هیتلری اعلان جنگ داد و به جبهه متفقین پیوست.

ترکیه پس از جنگ در کنفرانس سان فرانسیسکو (اپریل ۱۹۴۵) شرکت کرد و با دنیای غرب روابط بسیار نزدیک برقرار ساخت. در سال ۱۹۵۲ به عضویت پیمان نظامی ناتو درآمد. تغیراتی در نظام سیاسی ترکیه بوجود آمد و زمینه برای ایجاداحزاب مخالف هر چند به پیمانۀ محدود وآزادی های مدنی رهبری شده مساعد شد. نظام انتخابات بارأی مستقیم مورد پذیرش قرار گرفت. در می سال ۱۹۵۰حزب دموکرات ترکیه برهبری عدنان مندرس در انتخابات جدید به قدرت رسید. اما در ۲۷ می ۱۹۶۰ عیسوی ارتش ترکیه به بهانۀ تهدید نظام سکولار کودتا کرد و جانشین پارلمان و دولت شد.

دولت نظامی ارتشی ها عدنان مندرس نخست وزیر را در ۱۷سپتمبر۱۹۶۱اعدام کردند و از طریق همه پرسی قانون اساسی جدید را جانشین قانون اساسی ۱۹۲۴ساختند. در این قانون اختیارات ویژه ای به ارتش تعلق گرفت. ارتش سه بار دیگر در ۱۲ مارچ ۱۹۷۱، دوازدهم سپتمر۱۹۸۰ و۱۹۹۷به کودتا متوسل شد. در کودتای ۱۹۷۱حکومت سلیمان دمیرل سقوط کرد، مجلس کبیر ملی(پارلمان)و قانون اساسی تعطیل شد و حکومت نظامیان تشکیل یافت.

کودتای سپتمبر ۱۹۸۰ برهبری احمد کنعان اورین رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه خونین ترین کودتا بود. او پس از درگیری فزاینده میان گروه های چپ و راست دست به کودتا زد و باتشکیل حکومت ژنرالان بیش از نیم ملیون نفر را باز داشت کرد. پنجاه تن اعدام شدند و بیش از نیم ملیون نفر از کشور فرار کردند. قانون اساسی تغیر یافت، صلاحیت ارتش در عرصه سیاسی بیشتر شد. قدرت محاکم نظامی بالا رفت، پارلمان یک مجلسه شد، آزادی مطبوعات و جامعۀ مدنی محدود شد. بااستفاده از صلاحیت های جدید قانون اساسی۱۹۸۰ بود که ارتش، حکومت نجم الدین اربکان رهبرحزب اسلام گرای رفاه ترکیه را در ۱۹۹۹عیسوی مجبور به استعفا کرد و دادگاه قانون اساسی حزب مذکور را منحل ساخت.

رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه(AKP):

رجب طیب اردوغان در سال ۱۹۵۴ در شهر ریزه، ساحل بحیره سیاه زاده شد. در سیزده سالگی و آغاز نوجوانی که پدرش به شهر استانبول کوچ کرد، در محلۀ فقیر نشین استانبول به عنوان فروشندۀ دوره گرد، نان کنجد دار و آب لیمو می فروخت.

نخست به مدرسۀ دینی رفت و سپس از دانشگاه مرمره استانبول در رشتۀ اداره و تجارت فارغ شد. او در دوران تحصیل با نجم الدین اربکان معمار اندیشۀ اسلامی گرایی ترکیه آشنا شد و سپس به عضویت حزب اسلام گرای وی، حزب رفاه در آمد. او نخست از طریق این حزب وارد پارلمان ترکیه شد و سپس به شهر داری استانبول رسید.

وقتی حزب رفاه با فشار ارتش منحل شد، اردغان وارد حزب فضیلت شد که توسط شماری از اعضای حزب رفاه بوجود آمد. در ۱۹۹۹ حزب فضیلت نیز منحل شد و اردغان حزب عدالت و توسعه را تشکیل داد.

پس از انحلال حزب رفاه، حزب عدالت و توسعه در واقع حزبی از بقایای حزب رفاه به رهبری طیب رجب اردوغان یا اردگان در انتخابات سال۲۰۰۲ ترکیه پیروز شد و به حکومت رسید. حزب مذکور برای دومین بار در انتخابات سال ۲۰۰۷ عیسوی به پیروزی رسید. این حزب در سال۲۰۱۰ عیسوی از طریق همه پرسی تغیراتی را در قانون اساسی ۱۹۸۰ بوجود آورد و اختیارات ارتش را محدود کرد.

حزب عدالت و توسعه برای سومین بار در انتخابات جون ۲۰۱۱عیسوی باکسب ۴۹،۹ درصد آرا بار دیگر برنده شد و به حکومت ادامه داد. حزب مذکور با این پیروزی ۳۲۶ کرسی را در مجلس ملی ترکیه (پارلمان) بدست آورد.

حزب عدالت و توسعه برهبری اردوغان در ۱۲ سال حکومت خویش مؤفق شد تا پس از ده ها سال دوران بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، ثبات و توسعه را در هر دو عرصه به ترکیه باز گرداند. اقتصاد ترکیه رشد چشم گیر یافت و میزان تولید و صادرات در ترکیه بسیار بالا رفت.

اردوغان موفقیت‌های اقتصادی زیادی در دوره دولت خود با همکاری کمال درویش اقتصاددان بانک جهانی داشت. او توانست رشد اقتصادی ترکیه را به ۷٫۳٪ برساند.

اردوغان دخالت ارتش را در سیاست و دولت ترکیه مهار کرد، تغیراتی را در قانون اساسی بوجود آورد و فضای مذاکره با با کردها و حل معضل کرد در ترکیه را مساعد ساخت.

مسلمان سکولار:

اردوغان برخلاف دیدگاه های که او وحزب عدالت و توسعه را اسلام گرا می خوانند و خطری برای سکولاریزم حاکم ترکیه تلقی می شود، خود را مسلمان سکولار و متعهد به نظام سیاسی سکولار ترکیه میداند. اما او معتقد است که سکولاریزم به معنی دین ستیزی و نفی دین و مانع آزادی های دینی نیست و نباید باشد. و واقعیت هم این است که مؤفقیت و پیشرفت های طیب اردغان و حزب عدالت و توسعه در سایۀ نظام حاکم سکولاریزم سیاسی میسر شد.

اگر در ترکیه سکولاریزم سیاسی حاکم نمی بود و حاکم نباشد، حزب عدالت و توسعه و رهبران آن تمام توانایی و انرژی خود را در قرائت ها و برداشت های متفاوت و متناقض دینی ضایع می ساختند.

به نظر می رسد که اردوغان بیشتر یک سیاست مدار و زمام دار عملگرا است تا اسلام گرا و متعهد به اسلام سیاسی. او در صدد آن است تا با تلفیقی از اسلام سنتی به شیوۀ عثمانی ها، ناسیونالیزم ترکی و ارزش های سکولاریزم و مدنیت غربی، کشور ترکیه را به کشور مقتدر و پیشرفته در عرصه های مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل کند. او در رسیدن به این هدف گاهی از ظاهر شدن در لباس یک زمام دار تکرو و مستبد منش به شیوۀ سلاطین و خلفای عثمانی، اجتناب نداشته است.

نظرات

مطالب مرتبط

روایت شاهزاده هری از اشتراک در نبرد افغانستان

نام شاهزاده هری زمانی بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد که بخش‌های از کتاب خاطرات …

Discover more from سیاح‌آنلاین

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading